شنبه، آبان ۲۰، ۱۳۸۵

ماه خاکستری را بر شب سیاه بنشاند
جام آخر را نوشید و
از فرط یأس و ترس
چشمها را ببست
آنگاه که مژگانش از همخوابگی برآمدند
اشکی متولد شد و
بشست چشمانش را
باشد که زشتی ها را هم زندگی کند

هیچ نظری موجود نیست: